یه هفته با دایی علی
شنبه 11 مهر شب هفت مامانجون بود. بعد از مراسم قرار شد بریم پیش دایی علی یه چند روزی پیشش بمونیم که تنها نباشه.
تا پنج شنبه پیشش موندیم. تو این یه هفته کلی سرگرمش کردی. دایی علی تو رو خیلی دوست داره.
احساس میکنم حالش از روز اول خیلی بهتر شده. روز اول تو خودش بود. تا یه ذره می رفت تو فکر تو رو میزاشتم کنارش. تو هم که خوش خنده کلی براش می خندیدی و اونم از خنده تو ذوق می کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی